نازنین سجادی ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

سلام همسری دارم که اصلا کنترل خشم نداره به شدت سر هر موضوع عصبانی میشه از عقدمون دست بزن داشت ولی هربار پشیمون میشدتا اینکه عروسی کردیم‌و باردار شدم تو بارداری هم کتکم زد الانم جلو‌نوزاد شیرخوارم منو‌میزنه یه بار به حد کشتن زد و‌نوزادشیر خارم این صحنه و‌نعره زدنشا میبینه بغلش هم میکنه میگه مامانت دیوانست لیاقت نداره و‌از همین الان بچه‌رو تو روی من وایمیسونه دیگه طاقت ندارم طفل معصومم گناه داره تو روحیش اثر میگذاره بهم میگه‌ عرضه نداری اگر نه بچه اروم میکردی اخه بچم کولیک داره و دل درد تو این یکسال اخیر یه جمله محبت امیز بهم نگفت هیچ رابطه ای هم باهام نداره بچه تو‌ دلمه تا صبح اتاق خوابشم جدا کرده دیگه هیچ عشقی بهش دارم فقط نمیخوام بچم بسوززززه چیکار کنم


مشاور (زینب علی پور)

با سلام به شما دوست عزیز:
 

از جمله عواملی که سبب می شود مردان دست به چنین کاری بزنند، عوامل فرهنگی است. متاسفانه در فرهنگ مردسالارانه این گونه رفتار برای مردان وجود دارد آمار های بالایی نشان می دهد که در کشورهایی که فرهنگ این چنینی دارند، زنان در طول زندگی خود برای یک بار هم که شده دچار خشونت فیزیکی شده اند.
 

 به دلیل قدرت جسمی، برخی از مردان با این کار می خواهند قدرت خود را به رخ همسر خود بکشانند و مساله مرد سالاری است، یا به نوع تربیتی او در خانواده اش بستگی دارد.  مردی که دست به چنین کاری می زند از نظر روحی و عاطفی دچار مشکل است،  این مرد ابتدا با فریاد زدن شروع می کند سپس پا فراتر می گذارد و با کتک زدن ادامه می دهد. در ابتدای این کار را می خواهد ببیند که همسرش به چه مقدار به او عشق دارد و چه عکس العملی را انجام  می دهد، آیا همچنان در زندگی می ماند و بعد از آن با کتک زدن ادامه می دهد. در نتیجه  همچنین مردی دچار مشکل عصبی است که با جر و بحث و دعوا دنبال به دست آوردن عشق است.
 

در هر حال برای حل این موضوع دنبال راه چاره باید بود، تحمل کردن در این رابطه کاری اشتباه است، که در اصلاح سوختن و ساختن از آن نام می برند. باید دنبال راه چاره بود. زیرا به مرور پافراتر گذاشته می شود و خطر جانی هم برای برای شما خواهد داشت و این که اثرات منفی در زندگی کودک دلبندتان هم دارد.
 

اول؛ اولین کاری که باید انجام دهید وقتی همسر شما در حالت عصبانیت است، خونسردی خود را حفظ کنید، عصبانی شدن شما اوضاع را بدتر خواهد کرد و امکان این که شما صدمه بیشتری ببینید هست، نکته بعدی این که فاصله خود را در این مواقع با همسر خود بیشتر کنید که به راحتی نتواند صدمه ای به شما بزند، به هیچ عنوان در این حالت حرف یا سخنی نزنید که او را آشفته تر کنید. البته سکوت شما در موقع عصبانیت به این معنا نیست که بسوزید و بسازید و در برابر خشم او سر فرود آوردید، خیر این کار اشتباهی است. هر خشمی پس از مدتی خاموش می شود و پایانی خواهد داشت و پشیمانی که برای همسر شما خواهد ماند.
 

دوم؛ گاهی اوقات که حال همسرتان خوب است، بنشینید و درباره مسائل مختلف صحبت کنید، یعنی گفت و گو خود را نسبت بهم افزایش دهید، دقت کنید که در صحبت هایتان حالت سرزنش، انتقاد نداشته باشید.
 

سوم، دنبال علت این رفتار همسرتان باشید، از ابتدای نامزدی تا همین لحظه دنبال این باشید که چه اتفاقاتی افتاده که همسر شما را این گونه برانگیخته می کند. تمام آن چه را که به یاد می آورید را بنویسید که دقیق تر بتوانید علت را پیدا کنید.
 

چهارم، با فردی مورد اطمینان از خانواده خودتان یا خانواده همسرتان که می دانید می تواند با همسرشما صحبت کند و او را آرام کند، پیدا کنید و مسائل را به صورت محرمانه با او صحبت کنید، که به شما در این مساله کمک کند.
 

پنجم؛ دعا کردن در این مساله بسیار به شما کمک می کند و باعث آرامش روحی شما می شود، سعی کنید با راز و نیاز با خداوند به این آرامش برسید.
 

ششم، صبور باشید و و درست رفتار کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید؛ برخی از مشکلات با گذر زمان حل می شود.